دوری و دوستی
کنون که روزگار
به داس مرگ میزند هر آنکه در ره است
و پاشنه به در
قرار باز داشت میدهد
بخود نهاده در دیار دور
به خاطرات رفته چنگ میزنم
- میابمت
به فرش دیده می نشانمت
چو آشنای دور دیر یافته
به سینه می فشارمت.
مسعود
مرداد ۱۳۹۹
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر