۱۳۹۰ اسفند ۲, سه‌شنبه

اندر حکایت استعفای سید از "تی تی"

اندر حکایت استعفای سید از "تی تی" 
و رفتن به شرکت رقیب 

با ما بدی بی ما شدی ، بر جا بدی بر پا شدی یکباره نا پیدا شدی ، افسانه چون عنقا شدی از روز اول ای صنم، خود وعده دادی دم به دم وصل تو نا دیده ، شدم مجنون و تو لیلا شدی از هجر تو گل بر سرم ، کم نیست جامه بردرم بنگرچه بی پا و سرم ، چون بهرما طوبی شدی "پت" برتو شد تبریک گو، شاداست ازدست عدو! گویا نفهمیده است او ، از قید "تی تی" وا شدی با تکیه ات بر صندلی، بودت دعا گویان "علی" در حسرت رویت ولی، مانده است تا آنجا شدی عباس ازهجرت به تب، محمود گریان روز وشب روبه چو بلعید آن عنب، در اندرون غوغا شدی از مهرداد است این سخن هم با امیر و هم حسن افشین و با رامین و من، غم همدم "عذرا" شدی سرمایه را گر برده ای ، لیکن دریدی پرده ای زان دم که ترکش کرده ای ، سید بدی آقا شدی جانا فراموشم مکن ، از غصه خاموشم مکن چون خانه بردوشم مکن اکنونکه بی پرواشدی دانی که نیروگاهیم ، ار یونسی من ماهیم ور پست هشصد خواهیم ، آرم اگر با ما شدی مسعود - فوریه ۲۰۱۲

۱۳ نظر:

ناشناس گفت...

Masoud Jaan Jeddan ghashang sakhti va sharmandeh kardi mara. Delam baraye shomaha va TT tang shod!
Mamnoonam
Sadegh

M. Ashna گفت...

سید جان قابل تو رو نداره. راستش یک مصرع دیگه هم داشت که علیا حضرت بانو سانسور کرد. گفت ممکنه ناراحت بشه. مربوط به پلی تکنیک و صنعتی شریف و کم آوردن نمره و این جور حرفا بود که نمی خوام بیشتر توضیح بدم.

Abbas گفت...

بسیار زیبا بود خسته نباشی‌ این دفتر اول بود ...نفر بعدی علیرضا است و بعد کیست؟

M. Ashna گفت...

عباس جان ، برای علیرضا از این شعرها خبری نیست. قرار تاج محل داشتیم ، می خواد ول کنه بره. رفیق نیمه راه رو که براش شعر نمی گن.

ناشناس گفت...

دنیا را بغل گرفتم
گفتنند:
امن است، هیچ کاری باتو ندارد!
خوابم برد...بیدار شدم...
دیدم آبستن تمام درد هایش شده ام...!

M. Ashna گفت...

ممد جان، دنیا اولش کاری با من و تو نداشت. به پر و پاش پیچیدیم، اونم فیتیله پیچمون کرد.

Abbas گفت...

شعر از بی‌ وفایی بگو. تاج محل هم گویا به ایشان علاقه داشته بروز نمی‌کرده

Alireza گفت...

سلام

اصلا یک بیت در غم هجر خودم میگویم تا نگویند فقط شیریفیان شعر می‌‌سورایند.

رفتی‌ و رفتن تو آتش نهاد بر دفتر از تی‌ تی‌ چه ماند جز اه و درد و ماتم

با تشکر از استاد رهی معیری

علیرضا

M. Ashna گفت...

این بچه های دانشکدهء فنی از رهی معیری هم که می خونن به تته پته می افتن!

M. Ashna گفت...

عباس جان آخه چرا با این حرفها محل تولد خودت رو مشخص می کنی؟

ناشناس گفت...

مسعود جان قشنگ بود.
هر وقت میخونم به یاد خاطرات قدیم میوفتم.
قربانت

M. Ashna گفت...

این ناشناس هم که آشنا در اومد. معلوم شد از جوانان قدیمه.

M. Ashna گفت...

برخی از دوستان خواستار توضیحاتی راجع به این شعر شده اند که امیدوارم موارد زیر برایشان کافی باشد:
"تی تی" مخفف نام شرکت ماست که سید هم تا ده روز پیش در آن کار میکرد.
"پت" (Pat) نام یکی از معاونین شرکت است.
علی (علیرضا)، عباس، محمود، مهرداد، امیر، حسن، افشین، رامین، و عذرا از همکاران هستند.
پست هشصد: با خوردن "ت" از هشتصد، منظور ایستگاه برق فشار قوی هشتصد کیلو ولت است.