۱۳۹۱ مرداد ۷, شنبه

من ترا می شنوم

من ترا می شنوم 



در سکوت غم چل سالگی کودکیت 

و نگاه سردی 

که به جا سیگاری می دوزی 

                                  -در زمستانی سرد، 

در تکاپوی نگاهت

                         -  به تماشای بهار 

یا که در خجلت سرخ پوست سوخته ات 

زیر خورشید تب آلوده ترین تابستان 

من ترا می شنوم.

* * *

غرق در خاطرهء 

راه بستن به صف مورچه ها 

عصر در کنج خرند 

آنزمانی که به هر مورچهء باربری 

که ز انگشت تو بالا می رفت 

خنده سر می دادی،  

در سکوت قلیان 

منتظر مانده سر حاشیهء قالیچه 

در کنار ایوان 

چشم در راه دو صد سیلی باد

به رخ سرخ فروزنده ذغال 

اخگر افشانی آتشگردان،  

در هم آمیزی بوی گل و خاک دو نم باغچه با 

عطر تنباکوی نم خوردهء اصل حکان 

مانده در تارهء فیروزه ای خانم جان،  

عشق پاشیدن آب 

روی میخک ، ناز و تاج خروس 

                                - شمعدانی ، مریم ، اطلسی و شاه پسند 

در صدای وجد دائم حوض  

از سقوط خنک فواره،  

بانگ برداشتن نغمهء جادویی تاج 

در پراکندن احساس بهشت ثانی 

چون ز جی سوی سپاهان می رفت،  

در نی و نای کسایی که چه غوغا می کرد 

آن زمانی که به تحریرش پاسخ می داد،

من ترا می شنوم.

* * *

در نوانخانهء همصحبتی گوش دل و دیدهء جان 

لحظهء هستی سیال مرا 

مانده در بند به حجم صفرخط زمان 

آشنا با صفت  هیچکسم  می ببنی؟

لکنت خستگی خاطره را می شنوی؟



مسعود 

مرداد ١٣٩١


۲ نظر:

ناشناس گفت...

مسعودجان،بسیار عالی بود
یک)به جای کلمهء نوانخانه، کلمات زیر را امتحان کنید:
ضیافتگه، اشراقخانه، سراپرده، بارگه.
دو)با حفظ ِ مفهوم ِ "مانده دربندبه حجم صفرخطّ زمان"،
روانی ِمصرع را تأمین کنید.
بهــــروز

M. Ashna گفت...

بهروز جان خیلی ممنون از اظهار نظرت. هر وقت تو رو میبینم یاد سالهای دانشجویی می افتم. اگر بخوام مثل اون موقع که درست کنار تابلوی "لطفا" وارد چمن نشوید" روی چمن با دوستان تو سر و مغز هم میزدیم جواب بدم باید بگم که " خوش حالم که با آدم فهمیده طرفی".
ولی اگر بخوام به شناسنامه نگاه کنم باید بگم که واقعا" ممنونم. اگر بدونم دوستان شعر ها را با دقت می خونن، وقت بیشتری میگذارم تا شعر ها بی نقص تر باشن.
جواب جدی من هم اینه که: استثنا" با این دو موردی که گفتی موافق نیستم. توضیحش مفصله و در این بخش جاش نیست. امیدوارم بتونم بزودی جوابت رو بصورت یک پست جداگانه با قرائن و شواهد ارائه کنم. البته این جور چیز ها دو دوتا چارتا نیست. افراد می تونن نظرات مختلف داشته باشن. امیدوارم بخش نظرات رو بازم با اظهار لطف خود مزین کنی.
مسعود