آن سرخ
باران استوایی
گر خون ارغوان را
از برگ برگ جنگل
آنسان نشسته بود
شاید
دیری ز بعد حادثه
- اینک
آن سرخ آتشین
در چشم آسمان
این ذهن بردبار زمان
هم در خیال آدم
چون آشنای سوته دلان
سبز مینمود.
مسعود
اردیبهشت ۱۳۹۵