آن حیاط
آن عطر یاس
هرگز
راه رواق خاطره را
- گم نمی کند .
موسیقی سکوت
آهنگ راه رفتن گربه
بر خشت بام نیز.
دیشب شبی که ماه
پاشید گرد نقره بر اندام یاس پیر
یک لحظه خیره ماند
بر آب حوض و ماهی
ناگاه
پرتاب کرد سایهء تاریک گربه را
بر روی آب.
ماهی ز جا پرید
حوض از هراس واقعه لرزید
ماه
بر موج آب
از شیطنت به قهقهه خندید.
گلهای یاس پیر
در بازتاب موج
با خنده آشنا شد و رقصید.
مسعود
اسفند ١٣٩٢