۱۳۹۵ تیر ۸, سه‌شنبه

یاد داشت های سفرکوبا

یاد داشت های سفرکوبا

تقریبا" نه سالی است که هاوانا را ندیده ام و علاقه مندم بدانم در این سالها چقدر تغییر کرده است. مرخصی امسال را به کوبا اختصاص میدهیم و همراه با علیا حضرت بانو راهی آنجا می شویم.

قرار است به هتلی ساحلی برویم در ۱۲۰ کیلومتری هاوانا و بدور از دغدغه های کاری مرخصی را طی کنیم. در عین حال دغدغهء بچه ها (بچه که چه عرض کنم!) سبب می شود که قبل از سفر با شرکت مخابراتیمان صحبت کنیم و با روزی ۱۰ دلار ارتباط تلفنی و اینترنتی را با دنیای خارج حفظ کنیم.

این اولین تغییری  است که مشاهده می کنیم. اگر چه مردم هنوز در  منازل ارتباط اینترنت ندارند ولی شبکهء موبایل فراگیر شده و موبایل در دست مردم فراوان یافت می شود. جهانگردان هم می توانند با استفاده از شبکه موبایل کوبا ارتباط خود را با خارج حفظ کنند. با این حال ارتباط اینترنت از طریق WiFi در مناطق محدودی از شهر ها امکان پذیر است. ارتباط اینترنتی کوبا و جهان خارج علاوه بر آنتن های ماهواره ای از طریق یک کابل فیبر نوری زیردریایی بر قرار می شود که کوبا را به ونزوئلا وصل می کند. لیکن پس از عادی سازی روابط با آمریکا و  بر اساس خبر های منتشر شده قرار است کابل زیر دریایی دیگری این کشور را به فلوریدا پیوند دهد.

اتوبوسی که قرار است ما را از فرودگاه به هتل برساند تاخیر دارد و ما بیست دقیقه ای منتظر می مانیم. خانم جوانی که راهنمایی ما را تا  هتل به عهده دارد اسامی را با لیست خود مطابقت می دهد و با پیدا شدن سر و کلهء اتوبوس ما را بسوی آن هدایت می کند. اوتوبوس ما از نوع یوتونگ ساخت چین است که دراین سفر در خیابان های کوبا زیاد به چشم می خورد. تعداد آنهاظاهرا" از اتوبوس های آمریکایی زمان باتیستا بیشتر شده است.



در سفر قبلی بجز تعدادی کامیون و اتومبیل روسی و همچنین معدودی اتومبیل نسل نوی چینی و کره ای ، اکثریت قریب به اتفاق اتوموبیل ها باز مانده های زمان باتیستا (قبل از انقلاب) و ساخت آمریکا بودند. اما هم اکنون اگر چه هنوز اتومبیل های آمریکایی دههء پنجاه قرن گذشته فراوانند ولی تعداد اتومبیل های نسل جدید بیشتر شده است. اتومبیل های جدید بیشتر چینی ، کره ای و فرانسوی هستند. از آنجا که تاریخ ساخت اکثریت قریب به اتفاق آنها به قبل از سال ۲۰۰۰ مربوط می شود ، باید بخش عمدهء آنها (اگر نه همه ) به صورت دست دوم وارد شده باشند.

از فرودگاه وارادرو تا هتل همه جا سبز است و نشان از باران کافی است. خانم راهنما در ابتدای راه بر می خیزد و از اینکه اتوبوس تاخیر داشته عذر می خواهد. این عذر خواهی نشان از این دارد که استاندارد ارائه خدمات گردشگری بهبود یافته است. سپس توضیحاتی از امکانات هتل و گشت های یکروزه  قابل توجه در اختیار می گذارد. می گوید که اتوبوس های شبه جزیره هر بیست دقیقه یکبار به ایستگاه می رسند و با یک بلیط ۵ کوکی (واحد پول قابل تبدیل کوبا)  می توان از آن استفاده کرد. ولی تعجب نکنید اگر سی دقیقه یا بیشتر طول بکشد. می خندد و اضافه می کند چون اینجا کوبا ست دیگر. این اصطلاح اینجا کوبا ست دیگر را بار ها در این سفر می شنویم.

خانم راهنما انگلیسی را تقریبا" روان صحبت می کند. می گوید که دانشجوی زبان انگلیسی است و زبان آلمانی را هم می داند. از زحمات راننده تشکر می کند و  پس از تعریف از تسلط او به رانندگی می گوید که هر کس مایل است می تواند انعام راننده رادر ظرفی که روی داشبورد گذاشته شده بیاندازد. بطور غیر مستقیم به مسافران می فهماند که هر دو در آن شریک اند.

دلم می خواهد از راننده بپرسم انگشت اشاره و شست دست راست را کجا از دست داده است. این را هنگام سوار شدن وقتی که چمدان ها را جابجا می کرد و در صندوق بار  می گذاشت فهمیدم. جلوی کنجکاوی را می گیرم و می گذرم.

استراحتگاه ما تقریبا در انتهای شبه جزیره قرار دارد و در مسیر خود هتل ها و استراحتگاه هایی را می بینیم که در کنار هم قد علم کرده اند. ساختمان های بلند مرتبه جدید و در حال ساخت هم کم نیستند. بنظر می رسد دولت کوبا تنها راه برون رفت از بن بست تحریم های آمریکا را گسترش گردشگری دیده است. و ظاهرا" موفق هم بوده. هتلی که ما راهی آن هستیم ۱۱۵۰ اتاق دارد و این تنها یکی از هتل ها و استراحتگاه های بیشمار این شبه جزیره است.

شبه جزیره وارادرو تنها محل گردشگری ساحلی کوبا نیست. تقریبا در تمام مناطق ساحلی کوبا هتل های گردشگری ساخته شده است.جزایر و شبه جزایری هستند که بطور کامل به تسهیلات گردشگری اختصاص یافته اند و مردم بومی بجز کارکنان هتل ها امکان ورود به آن را ندارند.

اتوبوس یکی دو بار می ایستد و تعدادی از مسافران را پیاده می کند تا اینکه به هتل ما می رسد. هنگام پیاده شدن انعام را آماده می کنیم و در ظرف مربوطه می اندازیم. می بینیم راننده هنوز سر راهمان ایستاده است. با اسکناس کوک در دست به زبان اسپانیایی می پرسد که می خواهیم دلار را به کوک تبدیل کنیم یا نه. یاد دلار فروش ها خیابان فردوسی می افتیم. این هم از آن کسب و کارهایی است که قبلا" در کوبا ندیده بودم. گسترش گردشگری کوبایی ها را هم کاسب کرده است. تشکر می کنیم و پیاده می شویم.


ادامه دارد...

خرداد ۱۳۹۵